وبلاگ
ساختار بدن زنبور عسل

بدن زنبور عسل، از سه بخش تشکیل شده است:
1ـ ساختمان خارجی زنبور عسل؛
2ـ ساختمان داخلی زنبور عسل؛
3ـ مهمترین غده های زنبور.
1ـ ساختمان خارجی زنبور عسل:
بدن زنبور عسل از سه قسمت مختلف تشکیل شده است: سر، سینه و شکم. سر در جلوترین قسمت بدن قرار دارد و شامل دو عدد چشم مرکب، سه عدد چشم ساده و دو عدد آنتن (شاخک) و دهان با خرطوم است.
الف) دو چشم مرکب:
دو چشم مرکب در طرفین سر زنبور عسل قرار دارند. هر چشم زنبور نر تقریباً از ده هزار زنبور کارگر و ملکه از پنج هزار چشم ساده تشکیل شده است. طرز قرار گرفتن و بزرگی چشم ها وسیله ای است که زنبوردار به کمک آن به راحتی می تواند زنبور نر را از زنبور کارگر تشخیص دهد. چشم های زنبور نر بزرگتر است و از عقبِ سر به هم می رسند، ولی در زنبور کارگر و ملکه چشم ها به هم نمی رسند.
ب) سه چشم ساده:
سه چشم خیلی کوچک به نام چشم های ساده در پیشانی زنبور عسل قرار دارد که کارشان به درستی معلوم نیست. تصور می شود که این چشم ها جهتِ نور و محل قرار گرفتن خورشید را به زنبور ها نشان می دهند.
ج) دو شاخک (آنتن) :
کار شاخک ها لمس کردن و بوییدن است. هر شاخک ملکه و زنبور کارگر، از دوازده قسمت و هر شاخک زنبور نر، از سیزده قسمتِ به هم متصل شده تشکیل شده است.
د) دهان همراه با خرطوم:
زنبور به کمک خرطوم، شهد را از روی گل ها جمع آوری می کند و از راه دهان به داخل کیسۀ عسل می فرستد.
هـ ) سینه:
از سه حلقه کتینی درست شده که سخت به یکدیگر چسبیده اند. کتین مادۀ سخت و شکنندهای است که بدن همۀ حشرات از جمله زنبور عسل را می پوشاند و بال ها، پاها و عضوهای زیر به آن اتصال دارند.
و) بال ها:
زنبور عسل شش پا دارد که جفت عقب آن حفره هایی به نام سبد دارند. زنبور عسل در دوران فعالیت خود گرده های گل را در این حفره ها می ریزد و با خود به کندو حمل می کند. این سبدها در کارگران بزرگ تر از نر هستند.
ز) شکم:
شکم زنبور که در قسمت انتهایی بدن قرار دارد، از شش نیم حلقۀ کتینی پشتی و شش نیم حلقۀ شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم، محل دفع مدفوع حشره قرار دارد. نیش زنبور (فقط در زنبور های ماده) از همین محل خارج می شود.
نیش زنبورها مثل قلاب ماهیگیری 15تا16 عدد خار وارونه دارد. به همین دلیل ، هر وقت زنبور نیشش را به گوشت بدن پستانداران فرو کند، نمی تواند آن را بیرون بیاورد و در اثر تقلای زنبور پاره می شود. جراحات حاصل از پاره شدن عضلات متصل به نیش، پس از مدت کمی باعث مرگ زنبور می شود.
2ـ ساختمان داخلی زنبور عسل:
زنبور عسل پس از مکیدن شهد گل به وسیله خرطوم ، آن را از راه مری به داخل کیسۀ عسل می فرستد، در آنجا مقدار از آبِ شهد از جدار کیسه، جذب خون می شود و شهد کمی غلیظ تر می گردد. از راه جدار کیسۀ عسل مقداری دیاستاز به داخل شهد غلیظ شده می ریزد. همین دیاستازها هستند که تمام خواص خوب و شفابخش را به عسل می دهند.
کیسۀ عسل که محل ذخیرۀ عسل و شهد است به وسیلۀ یک کانال قیفی شکل با رودۀ میانی ارتباط دارد. رودۀ میانی زنبور به رودۀ کوچک متصل است، رودۀ کوچک به مخزن و مخزن به مخرج ختم می شود. تا مقداری عسل از راه قیفی شکل وارد رودۀ میانی و از آن جا جذب بدن زنبور شود. زنبور شهد باقی مانده را به کندو می برد.
ملکه و کارگر هر دو ماده اند و در داخل شکمشان یک جفت تخمدان قرار دارد. تخمدان های ملکه بزرگ است و هر کدام حدود 170 لوله دارند. تخمدان های کارگر کوچک است و هر یک از 7 تا 8 لوله تشکیل می شوند. کارگران به دلیل ناقص بودن دستگاه تناسلی هرگز قادر به جفت گیری نیستند، ولی دستگاه تناسلی ملکه سالم است و جفت گیری می کند.
3ـ غده ها:
1ـ غده های شیری:
در دو طرف سر زنبور کارگر، یک جفت غده به نام غده های شیری وجود دارد که در سنین معینی ماده ای به نام شیر یا ژلۀ شاهانه (ژلۀ رویال) ترشح می کند. ملکه و لاروهای خیلی جوان از این ژله تغذیه می کنند.
2ـ غده های بزاقی:
یک جفت غده دیگر به نام غده های بزاقی در سر زنبور وجود دارد. این غده ها همراه با یک جفت سینه ای به وسیله یک کانال مشترک، ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور می ریزند، لاروها ازترشحات این غده ها استفاده می کنند و به دور خود تار می تنند. لاروها پس از طی کردن مراحل رشد، تبدیل به یک زنبور کامل می شوند.
3ـ غدۀ زیر آرواره ای:
یک غده در زیر آروارۀ زنبور وجود دارد که در زنبورهای کارگر خیلی کوچک و غیرفعال، و بر عکس در ملکه، بسیار بزرگ و فعال است به وسیله آن غده ، ماده ای ترشح می شود که با بوی مخصوصش باعث شناختن و تمیز ملکه از سایر زنبورها می گردد. همین بو در کندو پخش می شود و باعث ایجاد نظم در داخل آن وهمچنین عقیم ماندن تخمدان های زنبور های کارگر می شود هر گاه ملکه این ماده را ترشح نکند یا ملکه به هر دلیلی تلف شده باشد ،بعد از نیم ساعت، به علت تمام شدن این بو، نظم داخلی جمعیت به کلی به هم می خورد و زنبورها در نزدیکی سوراخ کندو به جست و جو ملکه به این سو و آن سو پرواز می کنند، اگر دز این زمان گوشتان را به جدار کندو نزدیک کنید، صدایی را از داخل کندو می شنوید که بی شباهت به صدای گریه نیست. اصطلاحاً می گویند که جمعیت زنبورها در حال گریه کردن هستند!
4ـ غده های مومی:
در زیر شکم زنبورهای و در فاصلۀ بین قطعه ای کتینی شکم، مجموعاً چهار جفت غدۀ مومی وجود دارد که سه جفتش فعال اند و در سنین بین 13 تا 18 روزگی موم ترشح می کنند. یک صفحۀ مومی که به وسیلۀ غده مومی ترشح می شود وزنش یک دو هزار و پانصدم میلی گرم است
5ـ غده های بویایی:
در پشت زنبورها و در فاصلۀ بین آخرین حلقه کتین و حلقۀ ماقبل آخر، غده ای به نام غدۀ بویایی وجود دارد. هر زنبور هنگام بازگشت به کندویش به وسیلۀ همین غدۀ بویایی جمعیت خودش را حس می کند و به کندوی دیگری نمی رود. وقتی که زنبور به کندویش بر می گردد، زنبورهای نگهبان به وسیلۀ همین غده تشخیص می دهند که زنبور خودی است یا از کندوی دیگر آماده است.
غده های مخزنی، سه عدۀ مخزنی محل ذخیره کردن مدفوع حشره اند. زنبور عسل فقط در حال پرواز در خارج از کندو قادر به دفع مدفوع است. البته ملکه از این قاعده مستثنی است؛ زیرا زنبورهای کارگر مدفوع ملکه را به خارج کندو می برند. در نقاط سردسیری کشور در روزهای سرد زمستان که زنبورها گاهی اوقات بیش از یک ماه قادر به پرواز نیستند، ناچار به مدت یک ماه مدفوع خود را در داخل بدنشان نگه می دارند.
یک غدۀ سمی که در انتهای بدن و نزدیک مخرج قرار دارد سم تولید می کند. سم تولید شده روی پوست حشره بی اثر است. به همین دلیل به کمک یک نیش، با فشار به داخل بدن دشمن تزریق می شود. سم زنبور عسل در حیوان یا انسانی که نیش خورده است باعث درد شدید، تحریک و خارش پوست، پایین آمدن فشار خون، تخریب گلبول های قرمز خون، تشدید حرکات دودی روده و تحریک اعصاب می شود. زهر زنبور عسل اثرات درمان نیز دارد، چنانکه از آن در درمان بیماری رماتیسم استفاده می شود.
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم بیان شگفتی در مورد این حشره شگفت انگیز دارد و می فرماید:
«وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ» (نحل، آیه 68)
«و پروردگارت به سوی زنبورعسل وحی کرد که از کوه ها و ازدرختان و از آنچه داربست می کنند خانه هایی برای خود برگیر.
زنبورعسل حشره ای که خداوند به آن وحی می کند که در کجا لانه گزیند و محل امنی را برای خود انتخاب کند.»